تجمعات مردم در اصفهان نمونه دیگری از مطالبهگری مردم بود که در پی بی پاسخ ماند از سوی حاکمیت، امکان دگردیسی پیدا کرده و میتواند ابعادی ساختارشکنانه پیدا کند. این تجمعات که در آغاز حمایت از کشاورزان بیپناه بود، به سرعت به فرصتی برای ابراز نارضایتی مردم از شرایط موجود تبدیل شد. این تجمعات همچون دیگر اعتراضات مردمی در سالهای اخیر پس از چند روز، برچسب نفوذ و ضدانقلاب خورد و سرکوب شد. در این اعتراضات مردمی، جای خالی آیتالله طباطبایینژاد، امام جمعه اصفهان محسوس بود. این درحالی بود که وی از وقوع این اعتراضات باخبر بود و در هفته اول اعتراضات حتی آن را بحق توصیف کرده بود. براستی چرا روحانیون و امامان جمعه دیگر همراه با مردم در اعتراضات بحق و بجا حضور ندارند؟ اعتراضات مردمی کشاورزان هرچند به خون کشیده شد، اما اکنون این حرکتها درحال ثمر دادن است و قرار است در روزهای آینده آب به زایندهرود برگردد. ولی با نگاهی به جای خالی روحانیون در اعتراضات اصفهان و خوزستان باید پرسید، چرا روحانیون دیگر امامت نمیکنند؟ چرا امامان جمعه از مدار مردم خارج شده و فقط در مدار قدرت فعالند؟
روحانیون که با معرفت و امامات خود در بدو انقلاب، پیشرو مطالبهگری مردم بودند، در دهههای مابعد انقلاب و جنگ تحمیلی وارد دستگاه حاکمیت شدند. بدینوسیله روحانیونی که پیشتر جزو رهبران جنبشهای مردمی در جبهههای نبرد با طاغوت بودند، به تدریج از مدار مردم خارج شده و به مدار قدرت وارد شدند. در سالهای اخیر که تحریمها، فساد سیستمی و سیاستهای غلط، مشکلات معیشتی مردم را به کابوسی تبدیل کرده که در خواب و بیداری تکرار میشوند، روحانیون و امامان جمعه تنها از دور و از پشت تریبونهای دولتی به بررسی مشکلات مردم پرداختهاند. غیبت روحانیون در خط مقدم اعتراض و نارضایتیهای خودجوش مردمی محسوس بوده، درحالیکه آنها هنوز خود را خدمتگزار مردم و انقلاب توصیف میکنند.
محافظهکاری بجای مطالبهگری
در دنیای امروز که رسانههای عمومی و شبکههای اجتماعی جنبههای مختلف حوادث را پوشش میدهد، بارها شاهد حضور مقامات و شخصیتهای سیاسی در اجتماعات مردمی بوده ایم که البته این حضور بیشتر جنبه تبلیغاتی داشته است. روحانیون و امامان جمعه نیز از این قائله مستثنی نبودهاند و بارها شاهد عکسهای تبلیغاتیشان بودهایم. آنچه در دهههای اخیر مدام مطرح شده و مورد توجه واقع نشده، تشریفاتی شدن مقام امامت جمعه و تبدیل آن به بلندگوی تبلیغاتی حاکمیت است که با واقعیت زندگی مردم مطابقتی ندارد. این موضوع که بخشی از برنامه شورای سیاستگذاری ائمه جمعه برای کنترل روایتهای مطرحشده از تریبونهای نماز جمعه بود، مطالبهگری و جهاد را از تریبونهای نماز جمعه حذف، و کارکرد آن را در «امتداد دستگاه رهبری کشور» تعریف کردهاند. این تغییر جهت باعث شد که امامان جمعه بجای مردم، به شورای سیاستگذاری جوابگو باشند. آنچه در ماجرای برکناری امام جمعه لواسان دیدیم، قدرتنمایی شورای سیاستگذاری و پیامی مستقیم به دیگر امامان جمعه بود که دیگر سخنی از مطالبات مردم و فسادهای پشتپرده نزنند.
بیشتر بخوانید:
- دستهای پنهان در برکناری امام جمعه لواسان
- امام جمعه لواسان برکنار شد! جرمش این بود که افساد هویدا میکرد…

آیتالله سیدیوسف طباطبایینژاد
انفعال بجای انقلاب
کمکاریهای امامان جمعه موجب حرکتهای گروههای خودجوش، جهادی و مردمی برای یادآوری مسئولیت امامان جمعه و روحانیون به آنها شده، که انشاالله این روند به تحول در سیاستگذاریهای شورا و بازگشت امامان جمعه به وظیفه اصلی خود در تبیین مشکلات و مطالبات مردمی بیانجامد. چنین تحولی در اصفهان مدتها محسوس بوده، و حتی اقداماتی برای تغییر امام جمعه این شهر نیز آغاز شد که متأسفانه به ثمر ننشست. سخنان و عملکرد آیتالله سیدیوسف طباطبایینژاد در سالهای اخیر نشان داده که اولویتهای وی به ایراد خطبههای محافظهکارانه و حضوری منفعلانه در بین مردم محدود شده و لذا جای تعجبی نداشت که کشاورزان پس از ناامید شدن از وی برای میانجیگری جهت احقاق حقوق خود، دوباره به نهاد نماز جمعه پشت کنند. با تکرار مشکل بیآبی زایندهرود، کشاورزان اصفهانی چند سالی است که در نمازهای جمعه حضور یافته، در حین خطبه ها پشت به تریبون نشسته و شعار «پشت به دشمن، رو به میهن» سر دادهاند.
دلسوزی در کلام، نه در عمل
در خطبههای ۲۸ آبان ماه نماز جمعه اصفهان، آیتالله طباطبایینژاد خود را «دلسوز کشاورزان» معرفی کرد، حتی مدعی شد که «اگر میتوانستم در راهپیمایی هم شرکت میکردم»، و توصیههایی مطرح کرد که با مطالبات کشاورزان همخوانی نداشت. این محافظهکاری، به جای مطالبهگری باعث شد که تجمعات کشاورزان به کرانههای خشک زایندهرود گسترده شده و به تجمعاتی عمومی تبدیل شود. در خطبههای هفته بعد (۵ آذر)، آیتالله طباطبایینژاد در رویکردی مشابه، رو به کشاورزانی که دیگر به خطبهها نیامده بودند، گفت: «از اول کشاورزان نباید اعتراض را ادامه میدادند؛ تظاهرات که ادامه پیدا کند، منافقان وارد میشوند». با ادامه اعتراضات مردمی، گروههای فشار و آشوبنما وارد ماجرا شدند تا با تزریق نفاق به اعتراضات، عملا صحنه را برای سرکوب اعتراضهای مدنی آماده کنند. و اینگونه بود که روایت اعتراضات مردمی اصفهان بسان آنچه در خوزستان رخ داد، در نبود رهبری و امامت روحانیون و امامان جمعه، به روایت اغتشاش تبدیل گشت و نهایتا به گونهای تحریف شده انعکاس یافت.

آیتالله سیدابوالحسن مهدوی
اعتراضی که به ثمر رسید
پس از پایان خونین اعتراضات، آیتالله طباطبایینژاد رو به کشاورزان گفت: «شما حرفتان را زدید و هم رئیس جمهور و دولت متوجه شد و هم دشمن متوجه شد؛ آنها به این زودی هم نمیتوانند کاری کنند مگر اینکه کمک مالی کنند». ولی اتفاقاً این بار اعتراضات و تجمعات مردمی ثمره داشت. مصاحبههای میدانی «مردم و روحانیت» با میرابهای اصفهانی بیانگر این است که با وساطت آیتالله سیدابوالحسن مهدوی (امام جمعه موقت اصفهان)، مذاکرات گروههای صنفی کشاورزان و ادارات استانی به ثمر رسیده و در روزهای آینده آب به زایندهرود برخواهد گشت.

آیتالله سیدیوسف طباطبایینژاد
مقابلهگری بجای مطالبهگری
در پس این تجربه تلخ مردمسالاری باید پرسید، چرا آیتالله طباطبایینژاد، به عنوان امام جمعه مردم اصفهان، مردم را امامت نمیکند؟ چرا او از پشت تریبون نماز جمعه برای مردم مطالبهگری نمیکند؟ با امتناع وی از پیوستن به مطالبهگران مردمی، نه تنها وی به اعتراضات بحق آنها بیاعتنایی کرده، بلکه مشروعیت آنها را زیر سئوال برده است. در چنین شرایطی، جای تعجبی نیست که گروههای فشار یا لباس شخصیها جرأت ورود به صحنه اجتماعات و سرکوب اعتراضات مردمی را به خود میدهند. در هفته شهادت شهید مدرس، انشاالله آیتالله طباطبایینژاد به مکتب مدرس بپیوندد، و در مقابل اشتباهات حاکمیت، از جانب مردم مطالبهگر باشد. تجربیات تلخ دی ۹۶ و آبان ۹۸ که در اعتراضات بیآبی خوزستان و اصفهان تکرار شد، نشانگر جای خالی روحانیون و ائمه جمعه در میدانهای مطالبهگری جهت رهبری اعتراضات و پیشگیری از انحراف آنهاست.
کجایند امامان جمعه انقلابی؟
در سالهای اخیر مردم با تحریمها، سوءمدیریتها و بحرانهای اقتصادی حاکمیت مدارا کردهاند، و در مقابل نه تنها به مطالبات آنها توجه نشده، بلکه همانطور که در بالا گفتیم، در بسیاری مواقع برای حفظ آبروی نظام، اعتراضات به شدت سرکوب شدند. در چنین شرایطی، تکرار نمایش مردمی بودن روحانیون و ائمه جمعه، برای مردم بسیار دردناک بوده و باعث کاهش جدی اعتماد عمومی به نظام شده است. روحانیون و بالاخص امامان جمعه که در تاریخ تشیع و ایران به عنوان داور بیعدالتیها و پیشوای مردم شناخته میشدند، در سالهای اخیر از ساختار سنتی خود خارج شدهاند. خروج روحانیون از مدار امت، و مجذوب شدن آنها به دستگاه قدرت آفتی است که نتیجه آن را در سالهای اخیر در تنزل مشارکت در نمازهای جمعه، افزایش نارضایتیها از جامعه روحانیت و حتی خشونت علیه روحانیون دیدهایم. هدف ما در سایت مردم و روحانیت توجه به این شکاف میان مردم و روحانیت، و تلاش برای ترمیم آن بوده که انشاالله با ادامه گفتمان مطالبهگری توسط مردم و امامانشان محقق شود.