فروردین سال ۱۴۰۱ مصادف با یکصدمین سال تاسیس حوزه عملیه قم توسط آیتالله شیخ عبدالکریم حائری (ره) است. با توجه به اهمیت حوزه علمیه قم و تاثیری که این حوزه در تاریخ یک قرن گذشته ایران و جهان تشیع داشته، لازم است بحثهای کارشناسانهای درخصوص دلایل تشکیل این نهاد دینی و فرهنگی و نیز مراحل تطور آن طی یک قرن گذشته انجام گیرد. انجمن اندیشه و قلم با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی در این زمینه پیش قدم شده و در نشستی با حضور برخی از اندیشوران حوزه و دانشگاه به بررسی این موضوعات پرداخته است.
یکی از مسائلی که در این نشست مورد توجه قرار گرفت نسبت شیخ موسس (ره) با سیاست بود. به گفته آیتالله محقق داماد، «شیخ عبدالکریم در ذهنش این بود که یک حوزه با دو عنصر سواد و فضل و دیگری اخلاق و همچنین جدای از سیاست تأسیس شود تا روحانیت دوباره در قلب ملت وارد شود.» در اینجا لازم است یک تفکیکی میان سیاست و حکومت ایجاد شود. شیخ موسس (ره) و بیشتر بزرگانی که سخن از حوزه غیرسیاسی زدهاند، در واقع منظورشان جدایی از حکومت بوده و نه فاصله گرفتن از امر سیاسی. برای مثال در زمان آیتالله بروجردی (ره) که گفته میشود حوزه علمیه قم غیرسیاسی بود، درواقع باید گفت که حوزه سیاسی ولی غیرحکومتی بود. مثلا در ماجرای اصلاحات ارضی، مواضع آیتالله بروجردی (ره) باعث شد که تا زمانی که معظم له در قید حیات بود، شاه نتواند اقدامی صورت دهد.
در بحث نسبت حوزه با سیاست دو سوال مطرح است: اول اینکه روحانیت (به عنوان سرمایه انسانی حوزه) تا چه میزان و به چه شکل وارد سیاست میشود و دوم اینکه حوزه از لحاظ مالی تا چه میزان وابسته به حاکمیت است؟
رابطه روحانیت و سیاست
در این بحث باید موضوع دخالت در سیاست و دخالت در حکومت را از هم تفکیک داد. اکثر بزرگانی که رویکردی سنتی به موضوع سیاست دارند، کاملا طرفدار دخالت در سیاست هستند و در شرایط حساس هم تاثیرگذاری خود را بر روند سیاسی کشور به نمایش گذاشتهاند. همانطور که آیتالله ایروانی در نسبت حوزه نجف و امور سیاسی توضیحات داده، اگر ضرورت و مصلحت ایجاب کند، جایز و حتی واجب است که روحانیون در امور سیاسی وارد شوند ولی اگر ضرورت و مصلحت نباشد، نباید دخالت کنند. حوزه نجف تا جایی که بتواند در امور حکومتی دخالت نمیکند و تنها برای هدایت و رهبری مردم ورود میکند، زیرا در غیر این صورت هرگونه موضع منفی و نادرست به علما نسبت داده میشود.
همین رویکرد در دوران آیتالله موسس هم حاکم بود و در سالهای اولیه فعالیت حوزه علمیه قم، تنها یک نفر از حوزه به دستگاه حکومتی رفت و کارمند ثبت اسناد شد. اما این فاصله گرفتن از حاکمیت به معنی انفعال و بیتوجهی به سیاست نبود. در واقع همین بحث را درخصوص صنوف دیگر هم میتوان مطرح کرد: آیا فلاسفه یا حقوقدانها یا اقتصاددانها در سیاست دخالت میکنند؟ البته جواب این سوالات مثبت است و همه صنوف حق دارند و باید در امور سیاسی دخالت کنند و روحانیت نیز از این قاعده مستثنی نیست و چه بسا مسئولیت سنگینتری هم در این حوزه دارد. موضوع محل اختلاف، حضور روحانیت به عنوان یک طبقه در ساختار حکومتداری (حاکمیت) و سیاستگذاری مستقیم است.
آیتالله حائری یزدی (ره) هم هرچند به طور مستقیم به سیاست ورود پیدا نمیکرد، ولی به علت جایگاه معنوی و اجتماعی خود، عملا در مسائل حساس دوران رضاخان همچون مسئله کشف حجاب وارد شدند و در ضمن رابطه خوبی هم با محمدرضا شاه نداشتند. در ضمن در امور حسبیه نیز از مجرای فعالیتهای عامالمنفعه (از جمله تأسیس بیمارستان سهامیه قم و تشویق به ساختن بیمارستان فاطمی قم) فعال بودند.
استقلال مالی حوزه از حاکمیت
بحث مرتبط دیگری که در این زمینه مطرح میشود، رابطه مالی و بودجهای حوزه با دولت است. در زمان شیخ موسس چون طلاب با قناعت و مناعت زندگی می کردند، می توانستند استقلال مالی خود را از حاکمیت حفظ کنند، ولی آیا امر در شرایط کنونی هم شدنی است؟ در نشست صدسالگی حوزه علمیه قم، حجتالاسلام مختاری با اشاره به مباحث مطرح شده درباره دریافت بودجه دولتی توسط حوزه علمیه گفت: کسانی که بودجه برای حوزه تصویب کردند قصدشان خیر بود. الان هم طلاب در مضیقه هستند. البته راهحل، گرفتن پول از دولت نیست. در واقع اگر شورای عالی حوزه پیشقدم شود و بگوید من وجه نمیگیرم، مردم هزینه خواهند کرد. در شرایط کنونی خیرین پول نمیدهند چون دولت به حوزه بودجه میدهد، اما شواهد نشان میدهد حوزههایی که از دولت بودجه نمیگیرند توسط مردم اداره میشود.
مسئله استقلال مالی حوزه از حاکمیت موضوعی است که اخیرا بیشتر درباره آن بحث میشود و متاسفانه برخی از رسانهها هم موضوع را جناحی کرده و طرفداران جدایی مالی حوزه از دولت را نفوذی خطاب میکنند. این هفته آیتالله صافی گلپایگانی در دیدار با اعضای شورای عالی حوزههای علمیه بر وجوب حفظ استقلال حوزههای علمیه تاکید فرمودند و با توجه به سیره سلف حوزههای موفّق علمیه افزودند: امتیاز بزرگ حوزههای شیعی همین استقلال در همه جهات است که مایه عزّت شیعه و علمای آن شده است. هر چه استقلال حوزههای علمیه برقرارتر باشد، توفیقات بیشتری نصیب حوزههای بزرگ علمی میشود. البته معظم له بر ضرورت رسیدگی به معیشت طلاب نیز تاکید فرمودند و در ضمن از لزوم احیای موقوفات حوزههای علمیه سخن گفته و سفارش کردند: از زمانهای گذشته، خیَرین و پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام، موقوفات بسیاری را به نام حوزههای علمیه در جهت ترویج معارف دین و تعالیم نورانی اهل بیت علیهم السلام وقف میکردند که همیشه هزینهها و مخارج حوزههای علمیه از همین موقوفات تأمین میشد. اکنون هم باید این موقوفات را احیا کرد و درآمد آن را صرف اهداف والای حوزههای علمیه نمود.
به هر تقدیر، در صدمین سال تاسیس حوزه علمیه قم باید با نگاهی کارشناسی و بدور از سیاستزدگی و جانبداریهای جناحی به کارنامه روحانیت حکومتی و غیرحکومتی طی دهههای گذشته نگریست و تصویری واقعگرانه از وضعیت کنونی ارائه کرد. حوزه علمیه قم طی یک قرن گذشته برای ایران و جهان تشیع سرنوشتساز بوده و شایسته است که تلاشهای آتی با تکرار و بازتولید افتخارات و درس گرفتن از اشتباهات همراه باشد.