نماز عبادی-سیاسی آخرین هفته فروردین سال ۱۴۰۱ در سرتاسر کشور عزیزمان برگزار شد. بعد از سپری شدن قریب به یک ماه از سال و قرن جدید، نمازگزاران، در خطبههای امروز نمازجمعه، تقریبا به صورت یکصدا، توجه ویژه خطیبان به گرانیها، و شایستهسالاری در مسولیتهای دولتی را به وضوح شنیدند. به نظر میرسد با محور قرار دادن بیانیات اخیر رهبر معظم انقلاب با دستاندرکاران ارشد نظام، صدای توجه به اصول بقا و حفظ نظام سیاسی کشور، از زبان خطیبان طنیناندازتر شده است. البته بودند خطیبانی که به روال معمول به کلیات پرداختند. ولی محور کلام اصلی خطیبان در شهرهای بزرگ، امروز به روال شهرهای کوچک نزدیکتر شدهبود و امامان جمعه «توجه به مردم» را در اولویت سخنان خود قرار دادند. البته گذری کوتاه در بیانات عدهای از خطیبان به تقدیر از ارتش در حفظ و حراست از مرز و بوم کشور و حماسهآفرینی در دوران دفاع مقدس، اختصاص پیدا کرد ولی همچنان سخنان در این مبحث بیشتر مناسبتمحور بود و متاسفانه توجه خاصی به مشکلات کلی و معضلات معیشتی ارتشیان عزیز نشد. جا دارد در اینجا، وبسایت «مردم و روحانیت» پیشاپیش ۲۹ فروردین، روز ارتش را به همه ارتشیان غیور و خانوادههای محترم ایشان تبریک و تهنیت عرض نماید.
دو کلیدواژه «انفعال و غرور» وامگرفته از فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری، مبنایی شد که برخی از خطیبان، کوتاهی مدیران در مسولیتهای اجرایی خود را مورد نقد قرار دهند. حجتالاسلام سیدسعید حسینی، خطیب کاشان، با شمردن مسولیت دولتی به عنوان «امانت الهی» خواستار جبران کوتاهیهای موجود شد. حرارت بیانات خطیب تبریز در پرسشگری درباره گرانیها و اینکه «چه کسی مسؤل و پاسخگوی این گرانی افسار گسیخته است؟» از سطح کلیگویی به انتقاد از وزارتخانهها کشیده شد و این اشاره مستقیم ایشان به وزارت صمت قابل تأمل بود. نقد شدید حجتالاسلام سیدمحمد علی آلهاشم از تعطیلی تولیدیها و بیتوجهی به اهلیت افراد مسؤل نشان از طنینانداز شدن صدای بلند وضعیت نامساعد اقتصادی استان آذربایجان شرقی داشت. البته لحن آیتالله دژکام با پیشنهاد تقویت تولید و توزیع برای از میان برداشتن «گرانی» سعی در ارائه راهحل و برونرفت از این بحران حاکم بر اقتصاد کشور داشت و خطیب شیراز در ادامه تأکید کردند که سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری باید با جدیت به اجرا درآیند. سخنان خطیب بوشهر علاوه بر گرانی، احتکار و فساد را نیز در زمره مسایل و معضلات قرار داد و تأکید دوباره ایشان به وضعیت بدآبی مانند هفته گذشته قابلتوجه و ناشی از دلسوزی ایشان در مورد امور جاری مردم استان بود.
صحبت در مورد استفاده درست و بهینه از منابع ارزی کشور به خصوص در بحبوحه مکثهای اخیر در مذاکرات و کاهش ذخیره ارزی ناشی از فشار تحریمها نیز قابل توجه بود. حجتالاسلام ابوترابیفرد، خطیب تهران، بدون اشاره به تحریمها، فروش نفت را پایه مدیریت کشور خواند ولی هیچ بحث و صحبتی درباره اینکه چرا کشور نمیتواند نفت بفروشد، ارائه نکردند. البته جالب است که ایشان با تاسی از صحبتهای امیرالمومنین علی (ع) به موارد هشتگانه عناصر ثبات هر نظام سیاسی به تفصیل پرداختند و از استقلال و اقتصاد پویا و عدالت سخن گفتند ولی هیچ اشارهای نشد که نقش روسیه در مکث و تعویق مذاکرات برای رسیدن به توافق و خروج از تحریمها در کجای این معادله قرار میگیرد. سؤال عمده امروز مردم، چه در کوچه و خیابان و چه در نظرسنجیهای روزانه ما در وبسایت «مردم و روحانیت» این است که «چرا ما نمیتوانیم نفت بفروشیم؟ اگر ما کشور مستقلی هستیم چرا نمیتوانیم با وجود قرار گرفتن در رتبه اول ذخایر گازی، گاز کشورهای اروپایی را تامین کنیم؟ مگر نه اینکه این خود نشانی از استقلال کشور ماست. بسیار جالب است که سخنان خطیبان حتی بهنوعی عدول از اوامر اخیر رهبری است که فرمودند: «تعامل به معنای تسلیم نیست.» فروش کالا و نفت و تعامل اقتصادی با کشورهایی که حتی با آنها اختلاف عقیده داریم نشان از ضعف ما نیست بلکه نشان از استقلال کشور و وابستگی آنها به ماست. وقتی صحبت قریب به اتفاق خطیبان به امیدآفرینی در میان جوانان است، مگر نه اینکه رونق تولید نفت و فروش آن به کشورهای دیگر، خود به نوعی تقویت امید در جامعه است؟
صحبتهای خطیب محترم مشهد در باب جلوگیری از تفرقهافکنی میان ملت دوست و برادر «افغانستان» و «ایران» تداعیگر گفتههای هفته گذشته بود. البته نزاعهای قومی و شرایطی که در هفته گذشته در حرم به وجود آمد، چنین میطلبید که خطیبان بر دوستی و مسالمت تأکید کنند و نه تفرقه و نفاق. البته تأکید آیتالله علمالهدی بر اینکه لشکر فاطمیون از برادران افغان و یاران و دوستداران سردار سلیمانی، به نوعی در پی ایجاد این اتحاد برآمد، ولی بهطور کلی برای نمازگزارن مشخص نیست که برادران افغان ما، تقدیر از فاطمیون را در این شرایط بحرانی کشور افغانستان چگونه ارزیابی میکنند. باید جانب انصاف را هم نگاه داشت که آیتالله علمالهدی به طور مشخص مشکلات معیشتی و معضلات حاصل از تحریمها را در خطبهها گنجاند ولی متأسفانه باز نگاه حاکم در شهرهای بزرگ اتفاق افتاد. بیانات بیشتر حاکمیتی بود و نه مردمی و هیچ اشارهای به رفع معضلات نشد و همه چیز به کلیگویی خاتمه یافت. اما توجه خاص خطیب ارومیه، حجتالاسلام قریشی، در نقطه مقابل با رویکرد کاملا استانی و محلی، رفع معضلات شهری، اتمام پروژههای ناتمام و معضل عظیم تکدیگری، کاملا نشان از قرابت این خطیب با مردم استان داشت. نکته مهم دیگر، دعوت این خطیب از مسؤلین و مردم برای استغفار بود با این امید که رحمت و نعمات الهی بر جامعه جاری شود. بدین معنی که مسؤلین اگر خطا میکنند، باید بپذیرند و استغفار کنند و به دور از انفعال در صدد رفع مشکلات برآیند، و این باعث ایجاد امید و برکات الهی میشود. به هر روی، خضوع این خطیب جوان و دانشمند نشان از تدبیر و مردمی بودن این فقیه دارد.
شاید تأکید حجتالاسلام میردامادی، خطیب اصفهان، بر برخورد شدید با روزهخواران از شنیدههای ویژه صحن نماز جمعه امروز باشد. البته صحبت از امید آفرینی بدون توجه به وضعیت اقتصادی نامساعد مردم کشورمان و عدم صحبت درباره فسادآفرینی بعضی نهادها که به چنین شرایطی دامن زدند نیز برخورد شدیدی را میطلبید که باید از طرف خطیبان مورد تأکید قرار میگرفت که بعضا چنین نشد. به هر روی، ما امروز امیدوارتر از هفتههای گذشته هستیم چون مشاهده کردیم که خطیبان «توجه به معیشت» را بیشتر در اولویت خطبههایشان قرار دادند و صرفا با نگاه حاکمیتمحور در پی انتقال گفتههای نظام و کلیگویی در باب مسایل نیودند. امید داریم این قرابت بین مردم و روحانیت هر چی بیشتر در نظرسنجیها ما نیز نمود و بروز بیرونی پیدا کند.