در اولین جمعه اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ نماز عبادی-سیاسی جمعه در سرتاسر کشور عزیزمان برگزار شد. در آستانه سالروز شهادت امیرعلی المومنین (ع)، اکثر خطبههای این هفته با تاسی، از روش و منش آن حضرت به عدل و خصوصیات حکومت علوی اختصاص یافت. از همین رهگذر، گرانیهای افسارگسیخته، توجه به شایستهسالاری در انتصاب مسئولان و انتظار خطیبان از دولت برای رفع گرانیها، نگاه اجتماعی خطیبان را پررنگتر کرد. مواردی چون تقبیح اهانت به قرآن در سوئد، محکوم کردن حوادث اخیر افغانستان و تحکیم روابط بین دو ملت، و مناسبت سالروز تاسیس سپاه پاسداران و نقش سپاه، مورد تاکید کلی قریب به اتفاق خطیبان قرار گرفت. البته فقط خطیب مشهد بود که در باب اتفاق اخیر، یعنی سیمسونی خانواده قالیباف، لب به سخن گشود و دیگر خطیبان کاملا در این مورد سکوت اختیار کردند. نوع نقد و انتقاد به مسئله فساد و کارشکنیهای موجود در نظام اداری کشور نیز توجه خاص بعضی از امامان جمعه را بهخود اختصاص داد ولی باز هم مسائل به سمت کلیگویی رفت. در اینجا لازم است سالروز شهادت امام عدالت و سرور مؤمنین حضرت علی (ع) را به همه خوانندگان عزیزمان تسلیت گفته و آرزو داریم که الگوی عدالت ایشان بر کشور ما جاری و ساری شود.
آیتالله خاتمی، خطیب تهران، قطعا به بهترین وجه ممکن، دغدغهمندی مقام معظم رهبری در وضعیت معیشتی مردم را در این جمله خلاصه کردند: «مسئله گرانی درد جانکاه رهبری است.» نکته جالب اینجاست که ائمه جمعه، بهویژه خطیبان کلانشهرها، به ندرت در مورد گرانی یا مشکلات اقتصادی از زبان همذاتپندارانه استفاده میکنند. واقعا نمونه مصداقی و متاخری از جملاتی شبیه نقل قول رهبری درباره دغدغه گرانی، از زبان کدام خطیب نقل شده است؟ انتظار مردم این است که خطیب، هر که باشد و در هر استانی و بر هر منصبی، با گوشت و استخوان خود، درد مردم را تجربه کردهباشد. اگر موضوع گرانی است، انتظار میرود که خود خطیب نیز درد گرانی را درک کند. اگر موضوع تکدیگری است، از خطیب شهر یا استان انتظار میرود، خود نیز این موضوع را تجریه کردهباشد. این امر زمانی برای مردم باورپذیر میشود که خطیبان علاوه بر مسائل حاکمیتی، به موضوعات نقطهایتر حوزه متبوع خود توجه داشتهباشند و مسائل را به همین شکل مورد توجه قرار دهند. البته خطیب اهواز، حجتالاسلام موسویفرد، با اشاره به گرانیها، بهطور مستقیم دولت را مورد خطاب قرار داد و خواستار کنترل قیمتها شد. امام جمعه ملایر، حجتالاسلام برقراری نیز با لحنی اقتصادیتر، سیاستگذاریهای ضعیف، ناهماهنگیهای اقتصادی، ضعف در نظارت و بازرسی و عدم برخورد با سودجویان و رانتخواران را از عوامل فسادآفرین معرفی کرد، ولی ایشان نیز متاسفانه شخص یا مسئول خاصی را مورد خطاب قرار نداد.
موضوع گرانی و شایستهسالاری به طور خاص در صحبتهای سه خطیب شهرهای شیراز، مشهد و همدان به صورت موازی با نگاهی به اهمیت حکومت علوی جلوه متفاوتی به خود گرفت. حجتالاسلام موثقی، خطیب همدان، با اشاره به ویژگیهای حکومت علوی بر تامین منافع مادی «حتی کفار» در سایه حکومت عدالت علی (ع) تاکید کردند. تقبیح رانت و فساد و عملکرد مسئولان، از یک سو، و خطاب قرار دادن استانداران و وزار برای تهیه گزارش اقتصادی، نشانی از همسویی این خطیب بر عملیکردن نحوه پاسخگویی مسئولان داشت. آیتالله دژکام، خطیب شیراز، نیز با تاکید بر اهمیت عدالت در حکومت، خواستار سپردن مناصب به شایستگان شد و به طور خاص در نمونههای مصداقی، بهطور مستقیم اشاره کرد و گفت: «نباید بشنویم که بچه فلانی مناصب را گرفت.» اما تنها خطیبی که به اتفاق اخیر حاشیهساز «سیسمونی خانواده قالیباف» اشاره کرد، خطیب مشهد مقدس بود. آیتالله علمالهدی در ابتدا با خطاب قرار دادن دولت برای برخورد با گرانیها، موضوع اخیر را «عملیات روانی دشمنان نظام» برای کنار زدن برخی مسئولان عنوان کرد. البته ناگفته پیداست که منظور که بود و ایشان تلویحا به چه کسی اشاره میکردند. در آستانه سالروز تاسیس سپاه پاسداران و تاکید بر دستاوردهای این نهاد در برهههای زمانی مختلف در جنگ تحمیلی و حفظ امنیت در مرزها، شائبه مسائل مالی و دوگانگی در نوع برخورد با مسائل اقتصادی از کسی چون سردار قالیباف در این روزها از نگاه مردم و برآمده از آمار و نظرسنجیها، نشان از بیاعتمادی مردم به بدنه این نهاد مهم دارد که لاجرم نظام را نیز مورد هدف و سؤظن قرار میدهد. ما در همین وبسایت یادآور شدیم که عدم توجه خطیبان به فساد هلدینگ یاس، تاثیر ناصوابی بر اعتماد مردم به نظام داشتهاست. حال ارتباط دادن این مسئله اخیر با دشمنان نظام، نوعی فرافکنی از نگاه مردم است که ممکن است دیوار بیاعتمادی را هرچه بیشتر بلندتر و مستحکمتر کند.
سایه اتفاق «سیسمونی» به نظر میرسید بر نوع بیان و گفتههای خطیبان درباره مناسبت سالروز تاسیس نهاد سپاه پاسداران انقلاب تاثیر گذاشته بود. البته خطیب تهران با اشارهای به توقف برجام و لغو تحریمها، صحبتی از خروج سپاه از فهرست تروریستی نکرد ولی بهطور خاص تاکید کردند که ایران به دنبال ابعاد نظامی در برنامه هستهای و ساخت بمب اتمی نیست. ولی بهقطع، سر سخن ایشان در باب گرانیها با اشاره به تحریمها به نوعی به این موضوع بیارتباط نبود. آیتالله مدرسی، خطیب یزد، البته به بحث تحریمها اشاره کردند و کمی شفافتر، خطاب به منفعتطلبان که در تار و پود اقتصاد خانه کردهاند، خواستار «اقدامات اصلاحی شدید» شد. ایشان نیز تحریمها را مورد تاکید ویژه قرار دادند و از تورم زنجیرهای و آثار مخرب آن لب به سخن گشودند. در شرایط حساس کنونی که بعضی خطیبان به توقف مذاکرات اذعان میکنند و بعضی خودیها را مقصر وضعیت اسفناک اقتصادی و تورم میببیند، آیا نگاه به احیای مذاکرات که از نگاه مردم و نظرسنجیها از اهم امورات مملکتی است، نباید مورد توجه کافی واقع شود؟ این سؤالی است که خطیبان باید بدان توجه داشتهباشند و از تریبون نماز جمعه، خواست مردم را به مسئولان گوشزد کنند و از آنها بخواهند که نسبت به مردم پاسخگو باشند.
اما مهمترین واقعه اخیر مربوط به انفجار مسجد شیعیان در مزار شریف در دستور کار صحبتهای برخی از خطیبان قرار گرفت. اشارات در این زمینه به وحدت مردم ایران و افعانستان محدود شد و شاید سایه حمایت از مردم فلسطین در آستانه روز قدس، کمی از تاکید بر این شرایط بغرنج منطقهای کاست. گفتههای خطیب تبریز، حجتالاسلام آلهاشم، به صورت بسیار مشخصتر، این انفجار را محکوم کرد ولی به نظر نمیرسید که صحبتهای دیگران حتی در مشهد، گواهی بر تاکید کافی و وافی بر این موضوع داشتهباشد. البته سخنان آیتالله محامی، خطیب زاهدان، با درک منطقهای از شرایط، بر همدلی مسلمانان و جلوگیری از ایجاد اختلاف در این وضعیت حساس خبر میداد. ولی آنچه از نظرها دور ماند این بود که این درک از انزجار و اختلاف در منطقه صرفا در دل و فکر مردم آن دیار قابل درکتر است و انگار که خطیبان در مناطق دیگر دغدغهمند این موضوع نیستند.