در هفته ای که گذشته یکی از داغترین بحث ها، پیرامون ملاقات آیت الله شبیری زنجانی با تنی چند از مقامات سابق و واکنش چند تن از روحانیون عالیرتبه به این ملاقات بود. قضیه از این قرار بود که آیتالله شبیری زنجانی از مراجع تقلید قم به تهران آمده بوده و شماری از شخصیتهای سیاسی از جمله رییسجمهوری اسبق ایران در دوران اصلاحات، وزیر کشور دولتهای سازندگی و اصلاحات، دادستان کل کشور در دهه شصت و منصوب امام خمینی در شورای سرپرستی صداوسیما و امور حج و چند چهره روحانی دیگر به دیدار ایشان رفتهاند و این تصاویر در فضای مجازی انعکاس یافت در پی انتشار این تصاویر، آیتالله محمد یزدی طی نامهای شدیدالحن به آیت الله شبیری زنجانی، ایشان را از تکرار چنین ملاقات هایی منع کردند.
در این نامه نکات قابل بحث متعددی وجود دارد که جالب دانستیم به مهمترین آن از دید مردم و روحانیت که مشروعیت روحانیت و علی الخصوص مراجع تقلید در جامعه و در تعاملش با نظام سیاسی کشور میباشد اشاره کنیم. نامه آیت الله محمد یزدی در انتها جملات تهدید آمیزی را شامل میشد که نه تنها تعجب بسیاری از مردم را بهمراه داشت، از دید بسیاری از روحانیون انتقاد های زیادی بهمراه داشت. آیت الله یزدی در پایان نامه خود به آیت الله شبیری زنجانی می گویند «یادآور میشوم مقام و احترام شما در سایه احترام به نظام اسلامی حاکم، رهبری و شأن مرجعیت است، پس لازم است این احترام و شئون مرجعیت را رعایت فرموده و ترتیبی اتخاذ فرمائید این گونه مسائل دیگر تکرار نگردد». با یک نگاه حتی سطحی میتوان متوجه شد که این جمله از سوی آیت الله یزدی به نوعی مشروعیت مرجعیت و حوزه علمیه را در موجودیت حکومت میدانند. اینجا البته لازم میدانیم به این نکته اشاره کنیم که نه ما و نه هیچ یک از روحانیون منتقدین نامه آیت الله یزدی شکی در سوابق علمی و انقلابی ایشان ندارند. اما سوال اینجاست که وقتی خود نظام و رهبری در ذیل دین و مذهب تعریف میشوند، آیا میتوان مرجعیت را این گونه شرح کرد؟ آیا میتوان مشروعیت مراجع تقلید را برای منافع سیاسی حتی اگر به نفع نظام باشد زیر سوال برد؟ باید به این فقیه بزرگوار یادآور ی کنیم که حوزه علمیه و مرجعیت قدمت هزار ساله دارد. فراموش نکنیم که همراهی و همدلی مرجعیت مستقل شیعه بخشی از اعتبار و شأن حاکمیت و نظام اسلامیست و نه عکس آن. خود اصل ولایت فقیه در نگاه امام خمینی (ره) و متفکرانی همچون شهید مطهری و مقام معظم رهبری هیچ وجه به این معنا نبوده که سایر مراجع که مستقیما در امور سیاسی کشور و نظام فعالیت ندارند و به عنوان مراجع مستقل از حکومت نیز از آنها یاد میشود، نادیده گرفته و احیاناً سرکوب شوند.
آیت الله یزدی در بخشی از نامه خود به این نکته اشاره داشتند که موضوع ملاقات آیت الله شبیری زنجانی با رهبران اصلاحطلب موجب «ناراحتی و تعجب مقلدین و حوزویان شده است.» سوالی که در اینباره در بسیاری از رسانه ها مطرح شده این است که آیا آیت الله یزدی خود از طرف حوزه علمیه وکالت داشته اند؟ آیا ایشان میتوانستند از جانب همۀ حوزویان سخن بگویند و آیا تمام حوزویان از برگزاری یک جلسه استادی-شاگردی هم لباسان خود ناراحت شده اند؟ اتفاقا در همین راستا اساتید حوزه علمیه بیانه ای منتشر و به آیت الله یزدی ارسال کردند و در آن اینگونه عنوان کردند که: تخطئه یک مرجع تقلید و مدرس عالی مقام، به بهانه یک اقدام کاملا شخصی و انسانی، و تعیین تکلیف برای ایشان از موضعی قیم مآبانه، تحت لوای دفاع از نظام و رهبری، نتیجه ای جز وهن حوزه و نظام ندارد. هیچ نظامی بر پایه توهین به مفاخر جامعه و تهدید آنان، استوار نمی ماند.
همانطور که اشاره شد مردم در شبکه های اجتماعی واکنش های تندی به نامه آیت الله یزدی نشان دادند و لحنی را که بسیاری از کاربران شبکه های اجتماعی حرمت شکنی و «بی احترامی به یک مرجع تقلید» نامیدند را محکوم کردند. این حوادث در حالی اتفاق می افتند که باید به یاد داشته باشیم که شکاف میان روحانیت و دو دستگی میان آنها فقط موجب تضعیف نظام خواهد شد و هرچند تنوع و تکثر آراء از ملزومات پویایی اندیشه روحانیت است ولی تخطئه و تهدید تنها به قهقرای اندیشه و ایمان می انجامد.
در بیانه منتشر شده از سوی اساتید حوزه علمیه، آنها به روشنی موضع خود را در این باره مطرح کردند و گفتند: به باور ما، پیروان مکتب امام صادق (ع) و فرزندان حوزه آن، بقای نهاد روحانیت، و دوام جمهوری اسلامی در گرو پاسداشت حرمتها، به رسمیت شناختن اختلاف نظرها، پرهیز از تنگ نظریها و تحکم هاست. از علمایی که دل در گرو انقلاب و نظام دارند، انتظار میرود در برابر نفوذیهای دوست نما هوشیاری بیش تری به خرج دهند و سنجیده تر سخن بگویند و خاستگاه و پایگاه انقلاب و تشیع را در معرض تکانههای خطرآفرین قرار ندهند و برای نسل نوپای امروز به ویژه طلاب جوان، الگوهای قابل اقتدایی در حفظ حریم مرجعیت و مدارای سیاسی و اخلاقی باشند. نامه آیت الله یزدی شبیه نامههای دیگر به یک مرجع تقلید یا حتی غیر مرجع نیست و بیشتر شبیه نامۀ یک مقام بالاتر اداری به فردی پایینتر است که از لحنی نادرست و دستوری استفاده میکند که اصلا جایز نیست. آیت الله یزدی از شاگران و معتمدین امام راحل بوده و خدمات بسیار ارزشمندی برای انقلاب و نظام انجام داده اند. قطعا نیت ایشان از نگارش نامه خیر بوده ولی متاسفانه انتشار نامه تبعات منفی داشته و نقض قرض شده. شایسته است که سرمایه های معنوی همچون آیت الله یزدی با عملکرد مردم را به روحانیت ونظام خوشبینتر و نزدیکتر کنند.