روحانیون جوان

جوانگرایی و روحانیت

مدتی است که فعالیت روحانیون جوان در بسیاری از حوزه های فرهنگی-اجتماعی بیشتر شده و مطمئنا باید این مهم را به فال نیک گرفت. از آنجایی که بسیاری از روحانیون مبارز سالهای منتهی به انقلاب و یاران امام (ره) یا بازنشسته شده و یا دیگر در میان ما نیستند و بسیاری از روحانیون فعال سالهای آغازین انقلاب و دوران جنگ تحمیلی پا به سن گذاشته اند مسیر برای ورود روحانیون جوانتر به صحنه خدمت باید بازتر شود.

طییعی است که نسل اول انقلاب، نگران آینده نهضت حضرت امام خمینی باشد و نسبت به دادن زمام امور به دست جوانان چندان راحت نباشد ولی این انتقال از یک نسل به نسل جوانتر امری طبیعی و ضروری است که باید زعمای قوم با رغبت بیشتری به استقبالش بروند. روحانیون جوان و عالم زیادی اکنون پرورش یافته حوزه هستند که می توانند خلف مناسبی برای روحانیون پابه سن گذاشته باشند. شخصیت بزرگی همچون آیت الله جنتی که از سرمایه های نظام هستند قطعا تجربه های خود را به علمای جوانتر منتقل کرده اند و اکنون زمان آن است که این گروه از روحانیون مورد اعتماد بیشتری قرار گیرند و با در دست گرفتن مقام های اجرایی و تصمیم گیری،‌ از حاشیه هایی که برای روحانیون مسن تر ساخته می شود جلوگیری گردد.

 ورود روحانیون جوان نه تنها با انرژی مضاعف، روح تازه ای بسیاری از نهادهای کشور می دمد، بلکه نگاه و دید تازه ای را به جامعه معرفی می کند تا در کنار پیروی از دیدگاه امام (ره) و رهبر معظم انقلاب و آرمان های انقلابی، نزدیکی بیشتری به بدنه مردم و بخصوص جوانان حاصل شود و به طبع فهم بالاتری از نیاز های جامعه ای که اکثریت جمعیتش جوان و یا میانسال هستند بدست آید. اصل دومی که باید در این جوانگرایی به آن توجه کرد اجازه ورود به تفکرات متفاوت انقلابی-اسلامی است تا نظام سیاسی کشور از غنای تفکر شیعی بی بهره نماند و از چالش های فکری به سلامت عبور کند. پذیرش این تکثرگرایی، روح گفتگوی عقلانی شیعی را در جامعه زنده نگه خواهد داشت.

چندی پیش و همزمان با روز اربعین و در ملاقات هیئت‌های دانشجویی با مقام معظم رهبری اتفاق جالبی افتاد.  برخلاف بسیاری از دیدارهای ایشان در ایام مذهبی که عموما چهره‌های شناخته شده و مقامات رده اول نظامی و کشوری می‌نشینند، این بار در کنار حضرت آقا، چند چهره جدید و تقریبا ناشناخته و جوان حضور داشتند. سه تن از روحانیونی که در کنار مقام معظم رهبری نشسته بودند در کمتر از دوماه گذشته به ریاست سه نهاد بسیار مهم زیر نظر رهبری گمارده شده‌اند و هر سه از میان روحانیون جوانی هستند که سابقه سیاسی متاخری دارند. یکی از این روحانیون جوان حسینعلی سعدی است که چندی قبل به ریاست دانشگاه امام صادق رسید. او در میانه مهرماه امسال با حکم صادق لاریجانی، رئیس هیئت امنای دانشگاه امام صادق، جایگزین محمد سعید مهدوی کنی شد که یک سال پس از درگذشت پدر بزرگوارشان، رئیس این نهاد آموزشی شده بود. دومین نفری که در روز اربعین در کنار  آیت‌الله خامنه‌ای نشسته  بودند مصطفی رستمی بود که مقام رهبری او را در اوایل شهریور به عنوان نماینده خود در دانشگاه‌های ایران منصوب کردند. رستمی، ۴۶ ساله، جایگزین محمد محمدیان شد که از سال ۱۳۸۴ ریاست “نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها” را بر عهده داشت.

این حرکت هوشمندانه از سوی رهبری، که بار دیگر نشان از درایت سیاسی ایشان داشت تا دیگر مقامات نیز با درس گرفتن از این رویه، فضا را برای جوانگرایی روحانیون فراهم کنند. در ضمن باید سیره حسنیه حوزه های شیعه، که به بروز افکار و نهله ها فکری خلاق و متنوع انجامید احترام گذاشت و با پیروی از این سنت، طیف های مختلف فکری روحانیون جوان را به کار گرفت. این سنت حسنه را روش تربیتی و آموزشی حضرت امام میتوان دید که به پرورش شخصیت هایی انجامید که ضمن داشتن ریشه های عمیق در تفکر شیعه و پایبندی به آرمان های امام، مسیرهای فکری گاها متفاوتی را پیش گرفتند. از یک سو مرحوم هاشمی رفسنجانی افتخار شاگردی و رهروی امام راحل را داشت و از دیگر سو آیت الله یزدی با تلمز نزد حضرت امام، خدمات بزرگی به انقلاب کرد. این دو بزرگوار و تفاوت ها در تفکر و منششان نمونه ای است از درایت حضرت امام، که اقتدار حوزه ها و نظام را نه در همسان سازی مطلق، بلکه در تصادم افکار  سیاسی و کلامی می دیدند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.