جوادی زاده آمل مازندران در سال ۱۳۱۲ است. تحصیلات حوزوی را در زادبوم خود در دوران نوجوانی آغاز نمود و در سال ۱۳۲۹ به تهران و سپس قم رفت و نزد روحالله خمینی و میرزا هاشم آملی یعنی پدر برادران لاریجانی تلمذ نمود. پس از انقلاب در نظام قضایی کشور مشغول به کار شد. در سال ۱۳۶۷ به مسکو سفر نمود تا پیام آیتالله خمینی را به میخاییل گورباچف برساند. محمود احمدینژاد اندکی پس از بازگشت خود از مقر سازمان ملل در نیویورک در سال ۱۳۸۴ به بیت جوادی رفته و ادعاهای عجیب و غریب خود مبنی بر هاله نور امام زمان را مطرح کرد در حالیکه جوادی هیچگاه به جرگه طرفداران احمدینژاد نپیوست و در بیاناتی سربسته رهبران سیاسی را از بیان مواضع پوپولیستی بر حذر میداشت. چند ماه پس از جنجال انتخابات ۱۳۸۸ جوادی از امامت جمعه قم استعفا کرد. از نظر سیاسی جوادی نسبتاً معتدل بنظر میرسد. وی در ۱۳۷۶ از کاندیداتوری ناطق نوری و در ۱۳۸۴ از هاشمی رفسنجانی حمایت کرد.
تنها چیزی که جهان را حفظ میکند عقل است. اگر این عقل باشد، دیگر قسمت مهم بودجه کره زمین صرف آدم کشی نمیشود. سرّش آن است که این خود را به جای خدا می بیند.
آتش افروختن و جستن از آن و شادی کردن در کنار آن، ترقّه زدن و منفجر کردن مواد منفجره در چهارشنبه آخر سال، نه برهان عقلی دارد نه دلیل نقلی و نه منفعت ملی و جز خرافه و در مواردی زیانباری غیر قابل جبران چیز دیگری نیست.
ابراز گرایشات سیاسی از سوی ائمه جمعه حتی در حد اشاره، باعث عدم حضور طرفداران جریان مقابل در نماز جمعه می شود و در جامعه، ایجاد شقاق و تفرقه می نماید لذا باید ائمه جمعه در این خصوص هوشیار باشند.
مردم عراق باید بیش از گذشته به مرجعیت آیت الله العظمی سیستانی و سایر مراجع عراق حرمت بگذارند چراکه اینان جانشینان ائمه(ع) هستند و اکنون نیز راه نجات عراق پیروی از مرجعیت است.
حج بالذاته یک حرکت سیاسی است، اما نباید سیاستهای دنیایی را به حج ارتباط داد، هرگز نباید اقداماتی مانند حمله به سفارت عربستان صورت پذیرد، این کار خلاف دستور دین است.
اگر با این نخبگان علمی خارج از کشور ارتباط دارید از آنها بخواهید که به کشور بازگردند و در این سرزمین تلاش و کوشش کنند و در خدمت کشورهایی که کارخانه های اسلحه سازی آنها سه شیفت در حال کار است نباشند، به کشور خود برگردند و برای استقلال این کشور بکوشند.
هر کدام از موجودات به نوعی روزی مشخص ومعین دارند که خواهد رسید و این بی عقلی است که روزی پیش بینی نشده را احتکار کنیم؛ عدهای با احتکار کالا از حیوان پستتر هستند.
اولین وظیفه نیروی انتظامی این است که کشور را امن کند، نه امنیتی! عنایت ما باید به امن کردن کشور باشد؛ کشوری امن است که اکثریت قاطع مردم آن نه بیراهه بروند و نه راه کسی را ببندند.
قرآن که یک کتاب جهانی است و ادعای مدیریت و اداره جهان را دارد در رابطه با اقتصاد می گوید که ثروت جامعه نباید مانند آنچه در حکومت های سوسیالیستی است در دست دولت باشد و نباید مانند آنچه در کاپیتالیسم غرب است در دست سرمایه داران باشد و حتی نباید خصولتی باشد، بلکه باید در دست عموم مردم باشد و هرکس بنابر استعدادش آن را در اختیار داشته باشد.
نظام مدیریتی کشور باید متحول شود، نظام کارمندی دیگر منسوخ شده است، این را باید باور کنیم که تنها مدیران آگاه، مطلع و دارای معرفت علمی می توانند در مسند مدیریتی قرار بگیرند تا دچار چالش و عدم کارآمدی در بخش های مختلف نشویم.
دلیل فلج و ناکارآمد بودن اقتصاد کشور وجود بانکهای ربوی است، این بانکها در حکم محاربه با خدا هستند چراکه تولید کالا با سرمایهای انجام میشود که ربوی است و این مسئله در حکم محاربه با خدا است.
شهر قم یک شهر کویری است و بهترین فرش ابریشمی در این شهر تولید میشود، با پرداختن به هنر بافت فرش در شهر قم میتوان اشتغال ایجاد کرد، بسیاری از افراد با این هنر در شهر قم آبرومندانه زندگی میکردند، معادلی برای فرش قم در شهرهای دیگر وجود ندارد.
مادرشدن و فرزند آوری، تربیت درست فرزندان و همسرداری از مهمترین وظایف زنان است که به زن شخصیت و مقام والا می بخشد. ازدواج، رهاورد آسمانی پیامبر(ص) است، ازدواج هرگز به معنی اجتماع مذکر و مونث نیست! وگرنه اجتماع مذکر و مونث در ابرها، گیاهان و حیوانات نیز وجود دارد اما در خصوص انسان صحبت از تشکیل بنای مستحکم نکاح جهت رشد انسانی است.
اسلام دینی است که تاکید می کند ما خانه ای را که برای مرده می سازیم هم باید محکم بسازیم، لذا ساختن خانه ای که با زلزله چند ریشتری خراب شود خلاف رویکرد و دستورات اسلام است
جوانان بدانند فضای مجازی فضای مجازی نیست بلکه فضای حقیقی است! چراکه «سیم» حقیقت نیست که «بیسیم» بشود مجاز! هر جا اندیشه و فکر و نظر منتقل می شود فضای حقیقت است، این فضا را شما باید مدیریت کنید. لذا به هر عکسی، به هر مطلبی، به هر فیلمی نگاه نکنید، این جز آبروبری ثمری ندارد و دشمن نیز در پی همین است.
استقلال حوزه، استقلال فرهنگی است یعنی همانطور که دولت وظیفه دارد ستون اقتصاد را حفظ کند، حوزه وظیفه دارد ستون فرهنگ را حفظ کند و عامل استقلال فرهنگی جامعه و ملت باشد.
دیواری محترم است که با سنگ حلال ساخته شود؛ این بیان به ما میفهماند اگر ما یک شورای ده نفره داشته باشیم که یک نفر آدم ناسالم در آن باشد این همان سنگ غصبی است که شورا را بهم میزند.